محل تبلیغات شما



مژگان وافق الكوزى: متشبث ماه

 

مژگان وافق الكوزى: متشبث ماه

17Aug, 2019by Wadsam

چاپ این مقالهاندازه قلم -16+

 بانو مژگان وافق الكوزى به حيث مدير عمومى در شركت Impressive Consulting, LLC، كه در كابل و ورجينيا امريكا فعاليت دارد، كار ميكند. Impressive Consulting  یک شركت بازاريابى و مشوره دهى ميباشد.

  بانو الكوزى تا درجه ماسترى در  بخش تجارت بين الملل تحصيلات عالى خود را ادامه داده است. اولين اقدام وى در بخش تجارت ايجاد يك كافى شاپ در باغ نه كابل ميباشد. به تعقيب آن در سال ٢٠٠٧ اولين مركز خريدارى بانوان را بنام جهان تجارت خانم ها كه داراى ٣٣ دوكان ميباشد، تأسيس نمود.

 وى در سال ٢٠١٨ ميلادى از طرف سازمان ملى بانوان حرفه اى امريكا ويا NPWA در راستاى خدمات شايان اش در شركت بازاريابى ديجيتل، به حيث بهترين رهبر انتخاب گرديد.

 خانم الكوزى از ده سال بدينسو يعنى بعد از ختم دوره آموزشى برنامه خودكفاى اقتصادى بانوان در سال ٢٠٠٨ به حيث ريس شبكه ارتباط تجارى، سرگروپ و آموزگار إيفاء وظيفه نموده است. وى همچنان در پوهنتون امريكاى در افغانستان منحيث سرمربى و آموزگار تجارت براى10000 بانوان در برنامه گولدن ساكس كار نموده است. وى در ١١ سال گذشته سرگروپ ٥٠ بانوى متشبث بوده و بيش از ٣٠٠٠ بانو را در ٩ ولايت كشور تعليم داده است.

 وی در سال ٢٠٠٩ از طرف وزارت امور ن كشور به حيث بهترين رهبر زن افغان” تحسين و تقدير گرديد.و از طرف اداره حمايت از سرمايه گذاران افغانستان منحيث بهترين متشبس زن افغان” انتخاب شد.

 بانو مژگان وافق الكوزى در سال ٢٠١٨ جايزه بى بى خديجه” را از طرف سازمان ملى بانوان حرفه اى در ورجينيا بدست آورد.

مطالب مرتبط:

Parwarish Oryakhailمتشبث ماه: پرورش اورياخيل rahiba rahimiمتشبث ماه: راهبه رحیمی Benazir-Yakta-890x395_cمتشبث ماه: بی نظیر یکتا 10AAF982-B507-407C-9F9A-38A4AC659DD1سرمايه گذارى بيش از ٧٧ ميليون از طرف ن متشبث در كشور


دختر ترامپ به رسمی شدن استیضاح پدرش واکنش

 

نشان داد

دختر ترامپ به رسمی شدن استیضاح پدرش واکنش نشان داد

 پنج‌شنبه 9 آبان 1398 - 19:56

ایوانیکا ترامپ، دختر رئیس جمهور آمریکا تنها دقایقی پس از آن که استیضاح پدرش در مجلس نمایندگان آمریکا رسمی شد، به این موضوع واکنش نشان داد.

العالم - آمریکا

ایوانیکا ترامپ»، دختر دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا که به عنوان مشاور ریاست جمهوری آمریکا نیز به شمار می‌رود، تنها دقایقی پس از آن که روند استیضاح ترامپ و رسمی شدن آن در مجلس نمایندگان رای آورد، به این موضوع واکنش نشان داد.

در همین ارتباط دختر ترامپ در حساب کاربری خود در توئیتر، در واکنش به استیضاح پدرش به بخشی از نامه توماس جفرسون»، رئیس جمهور اسبق آمریکا به دخترش اشاره کرد که او در آن از خرده‌گیری‌ دشمنانش از سخنان و اظهاراتش گلایه کرده است.

این واکنش دختر ترامپ تنها دقایقی پس از آن صورت گرفته که مجلس نمایندگان آمریکا با تصویب روند استیضاح دونالد ترامپ امکان تحقیقات برای استیضاح رئیس جمهور آمریکا را میسر ساخت.

این قطعنامه با ۲۳۲ رأی موافق مقابل ۱۹۶ رأی مخالف به تصویب رسید.

روند تحقیقات مجلس نمایندگان در مورد این‌که آیا رئیس‌جمهوری باید استیضاح شود یا نه، به مکالمه تلفنی ترامپ با ولادیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین باز می‌گردد؛ در جریان آن مکالمه دونالد ترامپ از همتای اوکراینی خواسته لطفی بکند» و در مورد جوبایدن، از نامزدهای اصلی حزب دموکرات برای رقابت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۰، و پسرش، که عضو هیئت مدیره یک شرکت نفت و گاز در اوکراین بود، تحقیق کند. در آن زمان دونالد ترامپ اعطای یک کمک نظامی ۴۰۰ میلیون دلاری به اوکراین را متوقف کرده بود.

دونالد ترامپ تحقیقات را قلابی» توصیف کرده و بارها تاکید کرده هیچ عمل نادرست و خلافی از او سرنزده‌است.    (مهر)

              آمریکا

 

واکنش ترامپ به تصویب استیضاح

واکنش ترامپ به تصویب استیضاح

قطعنامه استیضاح ترامپ تصویب شد

قطعنامه استیضاح ترامپ تصویب شد

تکلیف استیضاح ترامپ امروز معلوم می شود/ نشست رای گیری مجلس نمایندگان آمریکا برای استیضاح برگزار شد

تکلیف استیضاح ترامپ امروز معلوم می شود/ نشست رای گیری مجلس نمایندگان آمریکا برای استیضاح برگزار شد

ترامپ دست به فتوشاپ برد؛ تصویر اهدای مدال به سگ یابنده البغدادی جعلی است + عکس

ترامپ دست به فتوشاپ برد؛ تصویر اهدای مدال به سگ یابنده البغدادی جعلی است + عکس



ن ایرانی بیشتر با مردان افغانستانی ازدواج می‌کنند 

ازدواج ۷ هزار زن ایرانی با اتباع

خارجی طی ۶ سال

رسیدگی و نظارت به تمام امور اتباع و مهاجران خارجی، جمع‌آوری اطلاعات، آمار و مشخصات افراد یاد شده و به روز بودن آن، بررسی و ارائه راهکار‌های لازم به منظور جلوگیری از ورود غیر مجاز، اشتغال و اقامت غیرمجاز اتباع خارجی و پیگیری امور مربوط به کمیسیون ساماندهی اتباع خارجی از جمله مواردی است که توسط مهدی محمدی( مدیرکل امور اتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور) پیگیری می‌شود. از همین‌رو درباره آمار ازدواج‌های قانونی و غیرقانونی ن با اتباع خارجی، وضعیت اشتغال اتباع و سامان‌دهی کودکان متکدی خارجی با وی گفتگو کردیم که متن آن در پی می‌آید:

آیا آماری از ازدواج قانونی ن ایرانی با اتباع بیگانه وجود دارد و بیشتر ازدواج‌ها با اتباع کدام یکی از کشورها است؟ آمار ازدواج‌های ن با اتباع غیرقانونی را چقدر تخمین می‌زنید؟

ثبت ۵۰۰ ازدواج قانونی در سال ۹۷ با اتباع بیگانه

براساس آماری که از سال ۹۲ تاکنون در اختیار داریم نزدیک به ۷ هزار ازدواج زن ایرانی با اتباع خارجی داشتیم که درصدی از این ازدواج‌ها غیرقانونی نیز بوده است.
براساس قوانین و مقررات یک زن ایرانی می‌تواند با تبعه خارجی ازدواج کند، اما باید مراحل قانونی آن طی شود و اگر این مراحل طی شود ما آن را به عنوان یک ازدواج قانونی ثبت می‌کنیم. همسری که این زن به عنوان شوهر انتخاب می‌کند، باید دارای مجوز قانونی برای حضور در کشور باشد یعنی باید به صورت قانونی وارد کشور شده باشد.

در سال ۹۷ حدود ۵۰۰ ازدواج قانونی داشتیم و براساس آماری که از سال ۹۲ تاکنون در اختیار داریم نزدیک به ۷ هزار ازدواج زن ایرانی با تبعه خارجی داشتیم که درصدی از این ازدواج‌ها غیرقانونی نیز بوده است. البته ازدواج شرعی است، اما از آنجا که مرد فاقد مجوز بوده است منجر به این شده است که این ازدواج غیرقانونی محسوب شود. البته می‌توانند با مراجعه به استانداری‌ها و ادارات کل اتباع درخواست داده و پس از تکمیل پرونده در ادارات کل اتباع و ارجاع آن به اینجا پس از بررسی پروانه ازدواج برای آنها صادر می‌شود.

ن ایرانی بیشتر با مردان افغانستانی ازدواج می‌کنند

تبعات این ازدواج‌ها چه مجاز و چه غیرمجاز چیست؟

ازدواج‌های غیرقانونی تبعات منفی نیز به همراه دارد و فرزندان حاصل این نوع ازدواج‌ها با مشکلاتی در خصوص تابعیت، اخذ شناسنامه یا برگه معتبر و تحصیل مواجه هستند. در گذشته برای کودکانی که حاصل ازدواج زن ایرانی و همسر خارجی بودند، شناسنامه صادر نمی‌شد. البته برگه هویت برای این افراد صادر می‌شد تا با مشکلاتی در خصوص بیمه و مدرسه مواجه نباشند، اما با توجه به تصویب قانون جدید این خلاء قانونی نیز برطرف شده است و برای فرزندانی که مادر ایرانی دارند، تابعیت ایرانی نیز صادر می‌شود. البته در گذشته برای این افراد پس از ۱۸ سال براساس ماده واحده‌ای که در قانون وجود داشت، شناسنامه صادر می‌شد.

بیشتر ازدواج‌‌ ن ایرانی با اتباع کدام کشورها است؟

بیشتر ازدواج‌های اتباع که در کشور انجام می‌شود، بین ن ایرانی با اتباع کشور افغانستان است.

عمده اتباعی که در کشور فعالیت می‌کنند، کارگر ساختمانی هستند

عمده اتباعی که در کشور فعالیت می‌کنند، کارگر ساختمانی هستند و اکثر آنها به صورت غیرمجاز وارد کشور می‌شوند و یک سری از مشاغل ما را اشغال کرده‌اند، تا جایی که تبعه ایرانی دیگر نمی‌تواند از این شغل‌ها استفاده کند.
با توجه به اینکه سال‌‌هاست، اتباع بیگانه از کشورهای مختلف در ایران حضور دارند، چند فرصت شغلی و همچنین چه نوع مشاغلی در اختیار آنهاست؟

اتباعی که به صورت قانونی در کشور حضور دارند از طریق دفاتر خدماتی شغل و حرفه آنها مورد رصد قرار می‌گیرد و براساس آن برای این افراد پروانه کار  صادر می‌شود و می‌توانند در آن حوزه کار کنند. البته وزارت کار در حال برنامه‌ریزی است تا فرصت‌های شغلی که برای جوانان است، از دست نرود و در وهله اول جوانان ایرانی از این شغل‌ها استفاده کنند و در آن مشغول به فعالیت شوند. اتباعی که دارای مجوز نیز هستند باید براساس مشاغلی که مورد نیاز است، سامان‌دهی شوند.

البته عمده اتباعی که در کشور فعالیت می‌کنند، کارگر ساختمانی هستند و اکثر آنها به صورت غیرمجاز وارد کشور می‌شوند و مشغول فعالیت می‌شوند و یک سری از مشاغل ما را اشغال کرده‌اند و تبعه ایرانی دیگر نمی‌تواند از این شغل‌ها استفاده کند. البته در برخی از مشاغل نیز همانطور که گفتم می‌توانیم از این افراد که به صورت مجاز در کشور هستند و در زمینه‌های فنی تخصصی دارند، کمک گرفت، اما این موضوع هم باید سامان‌دهی شود. ما بارها به متولیان امر که در این زمینه فعالیت می‌کنند، اعلام کرده‌ایم که براساس تصمیماتی که گرفته می‌شود و همچنین براساس مصلحت جوانان اولویت با اتباع ایرانی باشد و در اولویت بعدی استفاده از اتباع مجاز دیگر کشورها مدنظر باشد. البته برخی از مشاغل فنی توسط اتباع غیرمجاز اشغال شده و اتباع ایرانی نمی‌توانند در این مشاغل فعالیت کنند. برخی از مشاغل نیز مانند مقنی‌گری هیچ وقت توسط ایرانیان انجام نمی‌شود و برای همین از اتباع دیگر کشورها استفاده می‌شود.

آیا حضور اتباع بیگانه غیرمجاز می‌تواند مشکلات امنیتی و انتظامی ایجاد کند؟

بله، با توجه به اینکه این افراد که اغلب آنها تبعه غیرمجاز هستند به صورت گروهی در یک مکان زندگی می‌کنند، ممکن است با تبعاتی نیز همراه باشد.

ورود غیرمجاز تعداد زیادی از اتباع افغانستان به کشور

کارشناسان معتقدند عدم ساماندهی اتباع بیگانه در کشور به دلیل جدی نبودن مسئولان در این زمینه و ناهماهنگی بین دستگاه‌های مسئول است، شما این امر را تایید می‌کنید و اگر صحت دارد چرا چنین شرایطی بین دستگاه‌های مسئول وجود دارد؟

ما عمدتا خدمات را به پناهندگان می‌دهیم، کسانی که در کشورشان مشکل امنیتی و اقتصادی دارند و به هر ترتیبی مجبور شده‌اند به کشور ورود کنند. ما باید از این افراد به عنوان پناهنده حمایت کنیم. در خصوص این افراد عمدتا مشکلی وجود ندارد و همه دستگاه‌ها با هم هماهنگ هستند و در حدود ۴۰ سال است که به این اتباع به ویژه پناهندگان و آوارگان خدمات می‌دهیم و این اقدام بشردوستانه است. عمده مشکل ما اتباع غیرمجاز هستند. کمیسیونی با عنوان کمیسیون ساماندهی در وزارت کشور تشکیل شده و چندین نهاد در این کمیسیون عضو هستند و برای هر کدام وظایفی تعیین شده است، اگر هر کدام از این دستگاه‌ها به خوبی وظایف خود را انجام دهند و همه باهم متفق‌القول کار کنند، قطعا این نابسامانی را که در حال حاضر در حوزه اتباع غیرمجاز داریم، دیگر نخواهیم داشت. البته همه دستگاه‌ها اقدامات خود را در این خصوص انجام می‌دهند، اما شرایط نامطلوبی که در افغانستان وجود دارد، باعث شده که این همه تبعه به کشور ورود کنند. البته باید ساز و کاری در این خصوص مشخص شود.

اگر کسی بدون مجوز وارد کشور شود، م مرزی است و بر اساس مقررات باید با او برخورد شود. براساس قانون نیز برای افرادی که به صورت مکرر این کار را انجام می‌دهند یک تا سه سال زندان در نظر گرفته شده است، اما در حال حاضر این مجازات اعمال نمی‌شود و فقط اکتفا به ترد مجدد می‌شود.
در تمام کشورها نیز مقرراتی برای مقابله اتباع غیرمجاز وجود دارد و ما هم باید ساز و کاری داشته باشیم تا ورود به صورت قانونی صورت بگیرد. اگر کسی بدون مجوز وارد کشور شود، م مرزی است و بر اساس مقررات باید با او برخورد شود. براساس قانون نیز برای افرادی که به صورت مکرر این کار را انجام می‌دهند یک تا سه سال زندان در نظر گرفته شده است، اما در حال حاضر این مجازات اعمال نمی‌شود و فقط اکتفا به ترد مجدد می‌شود. اگر برخوردها جدی‌تر شود و هزینه حضور غیرقانونی در کشور برای اتباع غیرمجاز بالا برود، قطعا ما شاهد حضور کمتر اتباع غیرقانونی خواهیم بود.

به طور مثال اگر با واحد صنفی که از اتباع غیرمجاز استفاده می‌کند، برخورد و این واحد صنفی تعطیل شود و اطلاع‌رسانی نیز صورت بگیرد یا اگر بنگاه‌های املاک به آنها خانه و ملک اجاره ندهند، باعث می‌شود عرصه بر این افراد تنگ شود و به صورت غیرقانونی در کشور حضور نداشته باشند، در حالی که در حال حاضر شرایط به گونه‌ای است که این افراد در کشور آرامش دارند و شرایط برای‌شان سهل و راحت است و به راحتی به کشور ورود می‌کنند. اگر به مصوبات کمیسیون ساماندهی عمل شود، شاهد چنین وضعیتی نخواهیم بود


ن مین‌روب، بامیان را به طور کامل پاک کردند

خلیل نور یبی‌بی‌سی

  • 29 اکتبر 2019 - 07 آبان 1398

افغانستان

 ولین گروه ن مین روب در ولایت بامیان در مرکز افغانستان

هر روز آفتاب هنوز شهر بامیان را روشن نکرده یک گروه ن مین‌روب با لباس‌های سنگین زرهی و تجهیزات مین‌روبی، با گذشتن از فراز و نشیب چند کوه پست و بلند کارشان را آغاز می‌کنند.

این گروه ن مین‌روب، دل زمین را می‌کاوند تا آخرین بقایای میراث چهار دهه جنگ افغانستان را در یک منطقه کوهستانی ولایت بامیان در مرکز افغانستان از عمق زمین بیرون بکشند.

این ن ماموریت دارند تا یک محله صعب‌العبور در ولسوالی شیبر ولایت بامیان را از وجود دشمن خفته‌ای در عمق خاک پاک کنند. دشمنی که سال‌ها در کمین مردم بوده، اکثر آنهم بمب‌های خوشه‌ای است که در سال‌های ۱۹۸۰ نیروهای ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی بر پاسگاه‌های مجاهدین پرتاب کرده‌اند.

با وجود چند دهه تلاش برای مین‌روبی در افغانستان، قرار است بامیان تا چند هفته دیگر به عنوان اولین ولایت پاک از مین در افغانستان اعلام شود. با همه‌ای تلاش‌های انجام شده، هنوز هم نزدیک به یک هزار و ۸۰۰ کیلومتر مربع زمین آلوده به مین، مواد منفجر نشده و کارگذاری‌شده در افغانستان وجود دارد.

برای رسیدن به محل مین روبی، حداقل نیم ساعت با گروه ن مین‌روب کوه پیمایی کردیم، آنهم در مسیر علامت گذاری شده و در وسط سنگ‌های کوچک سفید و آبی‌رنگ، چون هنوز محل به گونه کامل مین روبی نشده و خطر انفجار وجود دارد.

فضه رضایی ۲۶ ساله، یکی از ن مین‌روب بامیانی، فارغ التحصیل جامعه شناسی دانشگاه بامیان است، می‌گوید "هر صبح حس عجیبی دارم، به این فکرم که دوباره به خانه برمی‌گردم یا نه؟" او ازدواج کرده و مادر دو کودک است."خودم یک مادر هستم و می‌خواهم تمام کودکان بامیان و افغانستان را مثل فرزندان خودم از خطر مین نجات دهم."

افغانستان

 فضه رضایی می‌گوید "خودم یک مادر هستم و می‌خواهم تمام کودکان بامیان و افغانستان را مثل فرزندان خودم از خطر مین نجات دهم."

او این وظیفه پرخطر را همراه با ترس و اضطراب ولی با حمایت خانواده‌اش برگزیده است "اوایل مادرم ترس داشت و می‌گفت مین‌روبی کار خطرناک است. حتما کشته می‌شوی، خشویم (مادر شوهر) نیز همین باور را داشت. وقتی آموزش دیدم برای آنان توضیح دادم که اگر کسی آموزش ببیند کار خطرناکی نیست. قناعت دادن‌شان خیلی سخت بود."

خانم رضایی می‌گوید: "همیشه به شوهرم که خانه می‌آید وصیت می‌کنم که فرزندانم بی‌چاره نشوند و نزد مادرم بمانند، شاید مثل من از آنان پرستاری کند و خودت هم زیاد مواظب‌شان باش. شاید یک روز پایم را روی مین بگذارم. جنگیدن با یک دشمن پنهان سخت است".

افغانستان

 فضه رضایی همراه با فرزندانش

روزی که همراه مین روبان به محل کارشان رفتم، در دو ساعت اول کارشان یک گلوله منفجر نشده توپ و یک بمب خوشه‌ای را پیدا کردند. این نشان دهنده وجود کشتزارهای وسیع مین و پراگندکی مواد انفجاری در افغانستان است. مناطق آلوده به مواد انفجاری نه تنها در افغانستان کم نشده بلکه در بعضی مناطق بیشتر نیز شده است.

پاکسازی سراسر این کشور از مواد انفجاری چند دهه زمان و منابع هنگفت مالی می‌طلبد.

بامیان از ولایت‌های کمتر توسعه‌یافته افغانستان است که در گذشته میدان جنگ‌های خونین بوده، اما در سال‌های اخیر روزهای نسبتا آرامی را سپری کرده‌است. وجود مجسمه‌های غول پیکر بودا هرچند که در زمان حاکمیت طالبان توسط این گروه تخریب شد، ولی هنوز از جاذبه‌های توریستی بامیان است.

عملیات مین‌روبی در ولسوالی شیبر پس از آن آغاز شد که حدود شش ماه پیش دو برادر، لیاقت ۱۵ ساله و امیرخان ۱۳ ساله همراه با دوست‌شان قربانی انفجاری در این محل شدند.

با وقوع این حادثه خنده و شادمانی از لبان محمد بخش، پدر و قندی گل، مادر این کودکان فرار کرده است.

محمدبخش می‌گوید "ماه رمضان بود، پسر همسایه ما آمد و گفت پشت علف می‌رویم، هر دو پسرم هم رفتند. حوالی ساعت ۱۱ بود که انفجار شد، من خبر نداشتم. شب با مردم قشلاق به کوه رفتیم تا ساعت دو بامداد جستجو کردیم، اما آنان را نیافتیم، تا این‌که که فردا صبح اجسادشان را یافتیم."

افغانستان

 مین روبان در آخر هر روز مواد انفجاری جمع‌آوری‌شده را منفجر می‌کنند

به گفته محمد بخش یکی از اجساد سوخته بود و دو جسد دیگر یا دست نداشت و یا پا. موزه (چکمه) سبز رنگ یکی از این کودکان هنوز در محل انفجار باقی بود.

قندی گل، در میان سکوت طولانی که شکستاندنش حتی با پرسش‌های پی‌هم دشوار بود، گفت که هنوز باور نمی‌کند دو فرزندش را از دست داده: "وقتی دور دسترخوان می‌نشینیم، بیشتر به یادم می‌آیند. هر لحظه پیش چشمم می‌آیند و فکر می‌کنم پسرانم همین جا هستند در کنار پدرشان."

چه چیزی ن مینروب به این عرصه کشاند؟

اولین گروه ن مین‌روب در افغانستان زیر چتر یکی از نهادهای مین‌روبی به حمایت مالی سازمان ملل متحد کار می‌کنند.

انگیزه روی آوردن به کار مین‌روبی، بیشتر متاثر از تجربه‌های تلخ فردی آنان است.

مین‌روبی درست مثل آتش‌نشانی، سربازی و برخی ماموریت‌های دیگر در افغانستان بیشتر یک وظیفه مردانه دانسته می‌شود. به همین دلیل کمتر زنی به چنین حرفه‌ای وارد می‌شود.

افغانستان

 خاطرات تلخ خانم امیری را واداشت تا با دور زدن سنت‌ها تصمیم بگیرد مین روب باشد

فاطمه امیری ۲۲ سال دارد یکی از جوانترین در گروه مین روبان است، او هوشیار و چابک به نظر می‌رسد. می‌گوید که ده سال داشته که یکی از همسایه‌هایش در ولسوالی یکاولنگ ولایت بامیان ندانسته جانمازش را بر مین انداخته بود، وقتی سجده کرد، مین زیر سرش منفجر و پارچه پارچه شد. او اضافه می‌کند:"یکبار دیگر در روز عید قربان یکی از همسایه‌های ما به کوه رفت و هیچ‌گاهی برنگشت."

همین خاطرات تلخ خانم امیری را واداشت تا با دور زدن سنت‌ها تصمیم بگیرد به گروه ن مین روب بپیوندد.

برای خانم امیری، جلب حمایت جامعه و مردان خانواده هم برای شروع چنین کاری دشوارتر از تصمیم‌اش بود. او می‌گوید که ابتدا همه به چشم بد می‌دیدند و می‌گفتند "دختری را ندیده‌اند که با یونیفورم به کوه برود." به گفته او پدرش حمایتش کرده و او را تشویق نموده و می‌گفته "دختر و پسر فرقی ندارند".

به گفته خانم امیری محل به او می‌گفته که چرا یونیفورم می‌پوشد؟ خانم امیری برای او توضیح می‌داده که کارش چیست. خانم امیری می‌گوید که این کار او باعث شده که "حالا تنها در قریه ۲۵ زن علاقه دارند، مین‌روب شوند."

ماموریت این مین‌روبان خنثی سازی مواد انفجاری و مین است. آنان هر روز در پایان کار مواد منفجره پیدا شده را در محل نابود می‌کنند.

فاطمه امیری می‌گوید "تا خون در رگ و جان دارم، همین‌جا می‌مانم و آماده هستم ماموریت مین‌روبی را در ولایت‌های دیگر هم انجام بدهم".

افغانستان

 بر اساس آمار رسمی انفجار مین هر ماه دست‌کم ۱۰۷ نفر قربانی در افغانستان می‌گیرد

صدها کیلومترمربع زمین آلوده به مین و مواد منفجره در افغانستان

محمد اکبر اوریاخیل، از اداره انسجام و مین‌روبی در افغانستان می‌گوید که هنوز نزدیک به یک هزار و ۸۰۰ کیلومتر مربع زمین آلوده به مین، مواد منفجر نشده در افغانستان است.

از این میان ششصد کیلومتر مربع مین‌های هستند که در زمان حضور نیروهای ارتش سرخ شوروی سابق در افغانستان، طی سال‌های ۱۹۷۹- ۱۹۸۹ کارگذاشته شده و یا هم از هوا پرتاب شده‌اند.

افغانستان در دسامبر ۲۰۰۸ در یک کنفرانس بین‌المللی در نروژ پیمان بین‌المللی منع بمب‌های خوشه‌ای را امضا کرد.

افغانستان

 ن مین روب مسیر دشواری را طی کرده‌اند از مخالفت خانواده و اجتماع تا خطرناک بودن محیط کار

هنوز محلاتی در ولایت ننگرهار در شرق و پکتیا در جنوب شرق؛ بمب خوشه‌ای را در دل خود دارند و هر ازچند گاهی ازغیرنظامیان قربانی می‌گیرند.

بر اساس آمار رسمی به گونه میانگین هر ماه دست‌کم ۱۰۷ نفر قربانی مین در افغانستان می‌شوند.

استفاده از مین به عنوان یکی از تاکتیک‌های اصلی طرف‌های جنگ برای مقابله با حریف در این کشور محسوب می‌شود، امری که نشان می‌دهد تا پاکسازی کامل این کشور از مین، راه درازی در پیش روست.

موضوعات مرتبط


رامشه شفا؛ قربانی مردسالاری که با تقدیر جنگید و

ستاره موسیقی شد

ضیا شهریار بی‌بی‌سی

  •  

رامشه شفا

رامشه شفا در سن ۱۳ سالگی با سحر دخترش در افغانستان

رامشه شفا، خواننده پرآوازه افغان ساکن لس آنجلس در یک مصاحبه اختصاصی با بی‌بی‌سی فارسی داستان پرماجرای زندگی‌اش را تعریف می‌کند. داستان دختری از ولایت محافظه‌کار قندهار در جنوب افغانستان آغاز می‌شود، از کشته شدن والدینش در ۲ سالگی تا قربانی شدن ازدواج اجباری در ۱۲ سالگی.

وقتی رامشه شفا داستان زندگی خود را برایم تعریف می‌کرد، باور نمی‌کردم، یک سلبریتی موفق که طرفداران بسیاری مسحور او هستند، خود قربانی تمام عیار سنت‌های مردسالاری و جنگ افغانستان بوده است.

زندگی رامشه شفا، روایت دختری است که با مقدرات سرنوشتی که بسیاری از دختران دیگر را در افغانستان زمین‌گیر کرده، متفاوت است. او تسلیم نشده، دست و پنجه نرم کرده و در نهایت به قهرمان داستانش بدل شده است.

رامشه تنها فرزند خردسال خانواده بوده، دو سال بیشتر نداشته که طالبان پدر و مادرش را به ظن همکاری با سازمان ملل و راه‌اندازی مدارس زیرزمینی کشتند.

او می‌گوید که دقیقا نمی‌داند آنها چرا کشته شدند و طبق سنت‌های محلی و قومی، یکی از بستگان دور خانواده‌اش مسئولیت سرپرستی او را به عهده گرفتند. خود این خانواده فرزندان زیادی داشت و نمی‌توانستند مدت زیادی و به درستی از او مواظبت کند. همین بود که زیر فشار اقتصادی و در 'معامله‌ای '، رامشه ۱۲ ساله را به عقد تاجر ۳۸ ساله تریاک درآوردند که دو همسر دیگر و ۶ فرزند نیز داشت.

شوهر او در کشت کوکنار و قاچاق تریاک دخیل بود و به گفته رامشه همچنان در تلاش ازدواج با دختران جوان بیشتر بود.

رامشه آن سال‌ها را مثل کابوس به یاد می‌آورد: "تا روزی که آنجا بودم می‌ترسیدم و مواظب بودم حرف نادرستی از دهنم بیرون نشود. تمام زندگی‌ام یا در آشپزخانه بود، یا مشغول جمع و جاروب خانه، مثل یک برده، مثل یک نوکر که با دادن پول یا زمین خریده شده بود. اصلا روحم را از جسمم کشیده بودند، خود باور نمی‌کردم که حقی داشته باشی، آنجا شرایط همین است، کودکان دختر طوری شست‌وشوی ذهنی می‌شوند که از روزی که می‌دانند دختر هستند، باور دارند که حقی ندارند. ما راحت قبول کرده بودیم و مرد خانواده را مثل مالک خود فکر می‌کردیم."

رامشه شفا

Image captionرامشه در میان کودکان هلمندی

فرار به کابل

یک سال بعد از ازدواج، رامشه در سن ۱۳ سالگی، دختری به دنیا می‌آورد و اسم او را سحر می‌گذارد. در همین زمان، خانواده‌ای از بستگان دور رامشه از اروپا به قندهار سفر می‌کند، از داستان او مطلع می‌شود و با او تماس می‌گیرد. مرد این خانواده، همکلاسی پدرش بوده و آنها به او وعده می‌دهند که کمکش خواهند کرد تا قندهار را ترک کند.

رامشه می‌گوید شوهرش معمولا مشغول و بیرون از خانه بود و به‌ویژه در فصل برداشت کوکنار به جاهای مختلف سفر می‌کرد. وقتی همسرش در یک سفر تجاری به ننگرهار می‌رود، رامشه دخترش سحر را بر می‌دارد و به کمک این خانواده به کابل فرار می‌کند. در کابل زندگی مخفی را آغاز می‌کند.

شوهرش تلاش داشته که تا او را پیدا کند و دوباره به قندهار برگرداند ولی حتی تصور این موضوع برایش وحشتناک بود. همین بود که بارها محل زندگی‌اش در کابل را تغییر می‌دهد و تمام امیدش این است که بتواند با حمایت همان خانواده که در فرارش کمک کرده بود، از افغانستان خارج شود.

رامشه تا این زمان درس به صورت رسمی نخوانده بود، مدرسه نرفته بود و فقط از سوی معلمان خانگی آموزش‌های ابتدایی دیده بود. در کابل تصمیم می‌گیرد به مکتب برود. به لیسه الفتح در منطقه مکروریان کابل ثبت نام می‌کند و در این مکتب موفق می‌شود بورسیه یکساله آموزش در یکی از مدارس آمریکا را بدست بیاورد.

این بورسیه‌ها از سوی نیروهای آمریکایی در افغانستان به شماری از دانش‌آموزان مکاتب افغانستان داده می‌شود. رامشه می‌گوید که این بورسیه تنها به خود او اجازه رفتن به آمریکا می‌داد و او با کمال تلخی مجبور می‌شود سحر یک‌ ساله را به این خانواده سپرده و خود راهی سفر به دیاری شود که تا آن زمان فقط سربازان نظامی آن را در خیابان‌های قندهار و کابل دیده بود.

بازگشت با نظامیان آمریکایی به جنگ هلمند

رامشه ابتدا به نیویورک می‌رود و بعد در مدرسه‌ای در ویرجینیا مشغول فراگرفتن درس می‌شود. او می‌گوید که آمریکا برایش شوک بزرگ فرهنگی بود و "اصلا برای مدتی فکر می‌کردم به کره دیگری رفته‌ام و خود را مثل موجودی احساس می‌کردم که از سیاره دیگری آمده باشم. حسم توصیف‌ناپذیر بود. نمی‌توانم بگویم خوشحال بودم یا ناراحت ولی آمریکا مرا به صورت اساسی تغییر داد."

وقتی رامشه کابل را ترک کرد، به او گفته شده بود که به زودی میتواند دخترش را نیز به آمریکا ببرد ولی این روند شش سال را در بر گرفت و چه بسا تلاش برای آوردن سحر به آمریکا، سرنوشت این مادر تنها را که خود نیز نوجوانی بیش نبود، به کجاها که نکشانده است.

"وقتی آمریکا آمدم، تنها فکرم این بود که چگونه بتوانم دخترم را به آمریکا بیاورم. در آمریکا درخواست پناهندگی ندادم، چون راهنمای درست نداشتم. اگر درخواست پناهندگی داده بودم، آسانتر می‌توانستم دخترم را بیاورم. به من گفتند که اگر با نظامیان آمریکایی کار کنم، می‌توانم گرین کارت بگیرم و سحر را هم به آمریکا دعوت کنم."

رامشه شفا

رامشه می‌گوید که در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ ارتش آمریکا شمار زیادی مترجم استخدام می‌کرد. باراک اوباما، رئیس جمهوری وقت آمریکا با اعزام بیش از صد هزار نیروهای آمریکایی به افغانستان، جنگ با طالبان را تشدید کرد.

او می‌گوید: "برای من هم این یک شانس بود و کمر را بستم و گفتم حالا از انجام هر کار لازمی که به آوردن سحر کمک کند، دریغ نمی‌کنم."

رامشه می‌گوید که در سال ۲۰۰۸ ترجمه برای نظامیان آمریکایی شروع کرد و ابتدا قرار بود با 'انستیتوی دفاعی زبان ' در ویرجینیا کار کند. ولی اامات کاری مجبورش می‌سازد که همرکاب سربازان آمریکایی راهی جبهه داغ هلمند شود.

رامشه از برخورد نظامیان آمریکایی با خودش در این دوره کاری راضی نیست. می‌گوید که به دلیل این‌که گرین کارت آمریکا نداشته، با او 'برخورد تبعیض‌آمیز ' می‌شده و برخلاف بسیاری دیگر از مترجمان به خطرناک‌ترین جبهه‌های جنگ فرستاده می‌شد.

رامشه در پایگاه لیدرنیک (Camp Leatherneck) در ولسوالی واشیر هلمند مستقر بود و بیشتر ماموریت‌هایش را هم در نقاط مرگبار مثل مارجه و نوزاد این ولایت انجام داده است.

ویزای سحر به آمریکا رد شد

رامشه از سال ۲۰۰۹ تا اواخر ۲۰۱۱ برای سه سال در هلمند و قندهار با نیروهای آمریکایی کار کرد و به گفته خودش در ده‌ها عملیات در کنار این نیروها شرکت داشت.

رامشه در جریان ماموریتش شش ماه را در پایگاه دیور (Camp Dwyer) در ولسوالی گرمسیر هلمند سپری کرد و در همانجا با یک سرگرد/جگرن نیروی دریایی آمریکا آشنا شد.

رامشه شفا

 رامشه شفا در هلمند

رامشه می‌گوید که فضای نظامی پایگاه آمریکایی‌ فرصت برقراری روابط شخصی را محدود می‌ساخت، با این حال او داستان سحر را با این سرگرد در میان می‌گذارد و او وعده کمک می‌دهد.

در سه سال کار در پایگاه‌های نظامی آمریکا در افغانستان اجازه نداشت به دیدن دخترش به کابل برود و حتی اجازه نداشته با مردم محلی تماس برقرار کند. هرنوع تماس و صحبت با "محلی‌ها" مجازات سنگینی به دنبال داشت و نقض اصول قرارداد دانسته می‌شد.

قرارداد کاری رامشه به عنوان مترجم به پایان می‌رسد، او به آمریکا بر می‌گردد و با اسناد و توصیه‌نامه‌هایی‌ که از ارتش آمریکا بدست آورده، برای دخترش ویزا درخواست می‌کند، اما اداره مهاجرت آمریکا این درخواست را رد می‌کند.

رامشه می‌گوید که این تصمیم اداره مهاجرت آمریکا چنان بر او تاثیر گذاشت که یک بار دست به خودکشی زد و سر از شفاخانه درآورد.

ازدواج در اوکیناوای ژاپن

در پایان سال ۲۰۱۱ سرگرد آمریکایی که به گفته رامشه قبلا دوبار ازدواج کرده بود، به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد و رامشه به امید آوردن دخترش به آمریکا این پیشنهاد را قبول می‌کند.

او با این نظامی آمریکایی رهسپار جزیره اوکیناوای ژاپن محل ماموریت جدید شوهرش می‌شود.

ازدواج‌ آنها در یک پایگاه آمریکایی در این جزیره انجام می‌شود و مادر و دختر پس از شش سال دوری و فراق با هم یک‌جا می‌شوند.

رامشه شفا و اندی

رامشه شفا و اندی

شوهر جدید رامشه ۳ فرزند از ازدواج‌های قبلی‌اش دارد که با آنها در اوکیناوا زندگی می‌کنند. رامشه هجده ساله از این ۴ کودک نیز مواظبت می‌کند و می‌گوید با برخی از این کودکان تفاوت سنی کمی داشته.

او در این پایگاه به کار قبلی‌اش، ترجمه و تدریس زبان بر می‌گردد.

تنها برادر شوهرش که بزرگتر از او بوده، در سال ۲۰۰۹ در حمله طالبان در کابل کشته می‌شود و رامشه به تدریج متوجه می‌شود که "شوهرش از افغان‌ها، مسلمان‌ها و خاورمیانه‌ای‌ها" متنفر شده است.

رامشه می‌گوید که دریافتم که زندگی با این افسر آمریکایی برایم کار آسانی نیست. شوهرش هربار که به یاد برادر کشته شده‌اش می‌افتاده، با رامشه بدرفتاری کرده و او را لت وکوب می‌کرده و حتی در مواردی مانع صحبت سحر به زبان مادری‌اش می‌شده است.

رامشه در مصاحبه‌های متعدد با رسانه‌های آمریکایی در باره جزییات این بدرفتاری‌ها صحبت کرده است. با این حال سه سال در ژاپن با هم زندگی کردند.

آغاز زندگی هنری

"افغان‌ها به فیلم‌ها و آهنگ‌های هندی علاقه فراوان دارند و من هم از راه همین علاقمندی با موسیقی آشنا شدم. از جاپان دو سه بار به کانادا رفتم و به کمک قیس الفت و شکیب عثمانی نخستین آهنگم را بنام آرزو ضبط کردیم. بیشتر واکنش‌ها به آن آهنگ این بود که من فارسی بلد نیستم و احتمالا یک آوازخوان هندی هستم."

رامشه موسیقی را کاملا آماتور فرامی‌گیرد و می‌گوید کهحتی زمانی که خردسال بودم، آهنگ‌های هندی را زمزمه می‌کردم و یک بار هم در برابر افراد گروه طالبان در قندهار زمزمه کرده که موجب عصبانیت آنها ‌می‌شود.

رامشه می‌گوید بعد از بازگشت به آمریکا اختلافاتش با شوهرش بیشتر می‌شود. می‌گوید شوهرش پیوسته او را تهدید می‌کرد که اگر از او جدا شود، عکس‌های شخصی‌ام را در میان افغان‌ها پخش خواهد کرد.

رامشه شفا با فرید زلاند

 رامشه شفا با فرید زلاند

او بالاخره از شوهرش در آمریکا جدا می‌شود.

انتشار تصاویر شخصی و نیمه‌ رامشه در شبکه‌های اجتماعی افغان‌ها در سال ۲۰۱۷ سروصدا بر پا کرد و او می‌گوید در پی دست‌بدست شدن این تصاویر تهدید شد و مجبور شد به پلیس مراجعه کند.

رامشه می‌گوید در ماجرای پخش عکس‌های خصوصی او، حتی شماری آوازخوانان هم‌وطنش هم علیه او فعالیت کردند و در نتیجه او برخی از قراردادهای کاری با نهادها و رسانه‌های افغانستان را از دست داد.

رامشه می‌گوید که فضای کار هنری با افغان‌ها دشوار شده بود ولی هنرمندان ایرانی در لس آنجلس از او استقبال کردند و یک آهنگ هم با اندی خواننده مشهور ایرانی ضبط کرد.

او حالا مشغول کار در استودیوی آونگ است. "آونگ میوزیک" ناشر موسیقی ایرانی آمریکایی مستقر در لس آنجلس است. بنیان‌گذار این شرکت فرید زلاند آهنگساز مشهور افغان است.

رامشه که زبان مادری‌اش پشتو است، می‌گوید در هنگام کار با هنرمندان ایرانی با زبان فارسی بیشتر آشنا شده و حالا آهنگ‌های فارسی با لهجه ایرانی و افغانستانی می‌خواند، و آهنگ‌هایی به زبان‌های پشتو و اردو.

آلبوم جدید رامشه شفا در حال تولید است و تا طی چند ماه آینده راهی بازار می‌شود.

رامشه در پیشبرد مراحل تحصیلاتش نیز موفق بوده است؛ دوره لیسانس را در ویرجینیا و ماستری را همزمان با کار در اوکیناوای ژاپن به پایان می‌رساند و تا پایان امسال دکتری خود را در رشته روانشناسی اجتماعی را در دانشگاه آمریکایی کالیفرنیا تکمیل می‌کند.

رامشه برنامه‌های هنری گسترده در سال آینده برای خود تنظیم کرده و از همه مهمتر با خوشحالی می‌گوید: سحر هم حالا از شاگردان ممتاز مدرسه‌‌اش است.

یک دختر و مادر خوشحال در کنارهم در آمریکا زندگی می‌کنند.

رامشه شفا

 رامشه شفا

 موضوعات مرتبط


روایتی از 'کوه چهل دختران'؛ شاعر افغان

 

برندۀ  جایزۀ فوروارد بریتانیا شد

 

سهراب سیرت بی‌بی‌سی 

 

 پروانه فیاض، برنده بهترین تک‌شعر جایزه فوروارد از میان ۱۸۳ شعر شد

پروانه فیاض که ۲۹ سال دارد، از سال ۲۰۱۰ به یادگیری انگلیسی به عنوان زبان دوم و همزمان نوشتن شعر به این زبان پرداخت. او تنها نه سال پس از آن، اکنون برنده بهترین تک‌شعر امسال جایزه فوروارد بریتانیا شده است.

پروانه در گفت‌وگویی اختصاصی با بی‌بی‌سی فارسی گفت خوشحال است که شعرش توجه‌ها را جلب کرده و برنده این جایزه معتبر شده است. او می‌گوید شعری که یک زن مهاجر افغان می‌نویسد به مراتب با شعر یک زن غربی فرق دارد.

او با زبان شاعرانه‌ای در این مورد گفت:"من برنده نشده‌ام، شعری که نوشته‌ام برنده شده و کلمات و کوه‌ها و افسانه این شعر برنده شده است و افسانه‌ای که از پدر و مادرم شنیده بودم، آنها برنده شده اند. من فقط آن را نوشته‌ام."

او در کابل به دنیا آمد، سپس سال‌هایی را با خانواده‌اش در مهاجرت در پاکستان و برای تحصیل در بنگلادش به سر برد و بالاخره با بورسیه‌ای که به دست آورد به آمریکا رفت و در دانشگاه استانفورد در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته‌های ادبیات تطبیقی و مطالعات دینی را خواند.

در سال ۲۰۱۶ بورسیه دکترا از دانشگاه کمبریج بریتانیا گرفت و در حال حاضر در ترنیتی کالج این دانشگاه روی جلوه‌های شعر عبدالرحمان جامی تحقیق می‌کند.

روایتی از کوه 'چهل دختران '؛ دختر افغان مهاجر برنده جایزه شعر فوروارد بریتانیا شد

عنوان شعری که پروانه را برنده امسال تک‌شعر فوروارد کرد "چهل نام" است که روایت و آهنگ آن با تاثیرپذیری از شعرکلاسیک فارسی شکل گرفته است.

او که در کودکی او قصه‌هایی از پدر و مادر در مورد "کوه چهل دختران" کابل شنیده بود با این شعر خواسته، داستان "چهل دختران" را باز-روایت کند و در آن به گفته خودش نام، چراغ و شال‌گردن‌های این دختران را به آنها برگرداند.

بر مبنای یک باور قدیمی، چهل دختر از بیم لشکریانی که به شهر هجوم آورده‌ بودند، به کوهی پناه گرفتند. آن کوه پس از آن واقعه "چهل دختران" نامیده شد. محل‌های دیگری نیز در افغانستان و ایران با همین نام وجود دارند که داستان‌های مشابه از پناه بردن چهل دختر از دست آدم‌ها به خاک و سنگ به آن پیوند داده می‌شود. 

 پروانه شعر "چهل نام" را در شب اعطای جایزه در مرکز فرهنگی سوت‌بنگ به خوانش گرفت

جایزه شعر "فوروارد" یکی از مهم‌ترین جوایز شعر در بریتانیا است.

این جایزه توسط ویلیام سایگارت بنیانگذاری شد و برای نخستین بار در ۱۹۹۲ اعطا شد. هدف اصلی ایجاد این جایزه افزایش مخاطبان شعر و تشویق شاعران انگلیسی زبان که تازه پا به عرصه شعر گذاشته‌اند بوده است. هر سال سه برنده در بخش‌های بهترین مجموعه شعر، بهترین تک‌شعر و بهترین مجموعه اول شعر دارد.

در گفت‌وگویی که به زبان فارسی با پروانه داشتم، از مهاجرت‌های پی در پی خود و خانواده‌اش گفت و این که با ترک وطن و زادگاهش، مجبور به عادت کردن در کشوری دیگری و فرهنگی دیگر شد. زبان اول او فارسی است و می‌گوید وقتی تخیل می‌کند و فکر می‌کند و به خاطراتش سر می‌زند، همه با زبان فارسی پیوند دارند، اما با یادگرفتن زبان انگلیسی، توانسته زبانی برای ابراز خودش را پیدا کند. زبانی که به گفته او دارای سادگی و شفافیت است و امکان دسترسی به کار او را برای مخاطبان بیشتری در جهان فراهم می‌کند. می‌گوید به شکلی که برایش زمینه یادگیری انگلیسی مهیا شد، زمینه آموزش فارسی و زبان دیگری مهیا نبود.

بنا بر خبرنامه بنیاد هنری فوروارد، داوران امسال این جایزه، تارا برگن، اندرو مک‌میلان، کارول رومنز و جیمی اندروز بودند.

در این دور این جایزه ۲۰۴ مجموعه شعر و ۱۸۳ تک‌شعر شرکت داشتند که در نهایت یکشنبه‌شب (۲۰ اکتبر) سه شاعر در سه بخش طی مراسمی در تالار ملکه الیزابت مرکز فرهنگی سوت‌بنک لندن برنده اعلام شدند.

پروانهحق ن  پانزده شاعر در سه بخش نامزد جایزه فوروارد شده بودند

امسال در کنار پروانه فیاض، ‌لیز بری، با شعر "پارک هایبری"، ماری جین چان، با "پنجره"، جاناتان ادواردز، با "پل" و هولی پستر با شعر "زمان‌بندی مضحک" نیز نامزد بخش تک‌شعر این جایزه بودند.

در گذشته تدهیوز و کارول ان دافی، از جمله چهره‌های مطرحی هستند که برنده این جایزه شده بودند.

پروانه می‌گوید در کودکی شعرهای مولانا جلال الدین محمد بلخی را می‌خوانده است.

به نظر او شعر معنی بخشیدن به چیزهایی است که بدون شعر معنایی ندارند و زندگی روزمره او با شعر معنی پیدا می‌کند.

پروانه نخستین شعرش را در سال ۲۰۱۰ نوشته است.

  می‌گوید با شعر در حالی که از نوستالژی فرار می‌کند، می‌خواهد در زمان حال باقی بماند. یکی از سوژه‌های اصلی شعر پروانه مادر اوست.

پروانه به این باور است که او همیشه یک شاعر بوده است ولی فقط اخیرا توانسته بنویسد.

شعری که پروانه را برنده جایزه هزار پوندی فوروارد کرد، روایت چهل زنی است که به خاطر حفظ حیثیت و آبروی شان از صخره‌ای می‌پرند. این شعر زبانی ساده دارد و دارای ایماژ و استعاره‌هایی هم هست. پروانه می‌گوید در این شعر ن به کوه‌ها بیشتر از آدم‌ها اعتماد کرده‌اند.

پروانه امیدوار است پس از اتمام دوره دکترا مجموعه شعرش چاپ شود. او روی این مجموعه از ۲۰۱۲ به این طرف کار می‌کند. تم اصلی شعرهای او ن، جنگ و حضور خود شاعر در میان این دوتا است. این مجموعه شعرش را به مادرش به نادیا انجمن تقدیم خواهد کرد.

نادیا انجمن، شاعر هراتی که چند سال پیش به طور مرموزی در غرب افغانستان درگذشت، از شاعران محبوب اوست.

او که در سال ۲۰۰۵ به افغانستان سفر کرده بود، خبر "کشته شدن" نادیا انجمن را شنید و به شدت تحت تاثیر آن قرار گرفت. او می‌گوید:"از این رویداد به شدت ترسیدم. چرا که کسی به خاطر نوشتن شعر کشته شده بود. در آن زمان شعر نمی‌نوشتم ولی این رویداد تا همیشه در ذهنم ماند."

کمی بعدتر او باشعرهای نادیا انجمن آشنا شد ولی همیشه داستان زندگی او برایش مهم بود. پروانه حالا مجموعه‌ای از شعرهای خانم انجمن را به انگلیسی برگردانده است و قرار است منتشر کند.

پروانه

 جا یزۀ فوروارد در سه بخش به سه شاعر در مراسمی در لندن اعطا شد

برندگان دیگر فوروارد ۲۰۱۹

جایزه ۱۰ هزار پوندی بهترین مجموعه شعر امسال فوروارد به "فیونا بنسون" و مجموعه شعرش "سرگیجه و شبح" شعر رسید. این ششمین مجموعه شعر این شاعر است.

نامزدان دیگر این بخش "نائل کمپبل" با مجموعه "‌شبانه" ‌، ایلیا کامینسکی "‌جمهوری ناشنوا"،‌ "هلن توکی" ‌با "شهر رهگذران" ‌ و "ویدیان راوینتیران" با "یک میلیون گلبرگ" بودند.

برنده جایزه پنج‌هزار پوندی شعر که به بهترین مجموعه شعر نخست یک شاعر تعلق می‌گیرید، "استفن تون" اعلام شد، با مجموعه "اگر تمام جهان و عشق جوان بودند".

نامزدان دیگر این بخش "ریموند آنتروباس" با مجموعه شعر "‌پایداری"، جی برنارد ‌با "موج خروشان"،‌ دیوید کین با "‌خیابان حقیقت" و "ایزابل گالریمور" با "مورد مهم دیگر" بودند.

موضوعات مرتبط


 

صد زن بی‌بی‌سی؛ ظریفه غفاری، شهرداری  

 

در'میدان' خشم و خطر

  •  

  • 20 اکتبر 2019 - 28 مهر 1398 

  •  

افغانستان   ZARIFA GHAFARI  

ظریفه غفاری، ۲۶ ساله از افغانستان، یکی از ۱۹ زن برگزیده در بخش رهبران و مدیران الهام‌بخش در فهرست امسال صد زن بی‌بی‌سی است. او شهردار یکی از ولایت‌های ناامن در افغانستان است.

خانم غفاری فرزند ارشد خانواده است. او در کابل زاده شده و اهل میدان وردک در غرب کابل است.

او مکتب/مدرسه را در کابل آغاز و در ولایت پکتیا در جنوب به پایان رساند و مدرک لیسانس و فوق لیسانس خود را در رشته اقتصاد از کشور هند به دست آورده است.

خانم غفاری هفت ماه قبل کارش را به عنوان شهردار میدان‌شهر، مرکز ولایت میدان وردک آغاز کرد.

در ولایت او طالبان فعالیت گسترده دارند. اما او این شغل را با وجود همه خطراتی که جانش را تهدید می‌کند، پذیرفته است. در نخستین روز کاری ظریفه غفاری، مردان خشمگین به دفتر کارش حمله کردند.

 در مقابل همه سختی‌ها، او در راستای اجرای طرحش برای یک شهر تمیز، خود کیسه زباله در دست گرفت، برای پاک کردن شهر به خیابان‌ها رفت و گفت می‌خواهد مردم قدرت ن را باور کنند.

خانم غفاری پس از پایان تحصیلاتش به افغانستان برگشت و نهادی به نام "معاونت پیشرفت ن افغان" و یک رادیو به نام "پیغلی" به معنی "دوشیزه" را در ولایت میدان وردک ایجاد کرد که بیشتر مسائل مرتبط با ن را پوشش می‌دهد و اکثر کارمندان آن نیز زن هستند.

او همچنین برای دو سال عضو پارلمان جوانان افغانستان بود و با چندین نهاد داخلی و بین‌المللی همکاری می‌کرد.

افغانستان ZARIFA GHAFARI  

خانم غفاری درباره این رادیو گفت: "همیشه دوست داشتم برای ن به خصوص در میدان وردک کار کنم و مرجعی بسازم تا از طریق آن صدای ن را به گوش دولت و صدای دولت را به ن برسانم. این رادیو و کارکردهایش توجه بسیاری از نهادهای بین‌المللی در بخش رسانه‌ را جلب کرده ‌است."

او شب‌های دوران دانش‌آموزی را در نبودن برق درس خوانده و روزها مسیر پرخطر مکتب/مدرسه را پیاده طی می‌کرده است. مسیری که در آن هرازگاهی انفجاری انتحاری رخ می‌داد و او با روسری آغشته به خون به خانه بازمی‌گشت.

"چادر/روسری سفید مکتبم با خون مردم بی‌گناه و پاره‌هایی از وجودشان رنگین می‌شد. تصویری که هنوز هم با یادآوری‌اش شوکه می‌شوم."

می‌گوید: "من یک دختر جوان و مجرد بودم آن هم در قوم ما پشتون. برای ادامه تحصیل در خارج از افغانستان دشمنی قوم و مردم را خودم و خانواده‌ام به گردن گرفتیم . من اینگونه درس خواندم."

خانم غفاری به پیامدهایی که فعالیت ن در کشورش خواهد داشت، با امیدواری نگاه می‌کند: "اولین شهردار زن در این ولایت جنگ‌زده هستم. امیدوارم ن بیشتری در میان مسئولان محلی و مقامات رهبری حضور یابند. می‌خواهم این آرزو را به یک واقعیت دست یافتنی برای سایر ن افغان تبدیل کنم."

او از حضورش در جمع صد زن الهام‌بخش بی‌‍بی‌سی خرسند است و می‌گوید: "این دستاورد تمام ن و دخترانی است که با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم کرده و موفق شده‌اند. ن باید بدانند که هر آغازی یک پایان زیبا دارد. سکوت نکنند، تسلیم نشوند، تا نادیده گرفته نشوند."    {منبع بی بی سی }

 موضوعات مرتبط


   

ن افغانستان از هشتگ چگونه برای پیشرفت   

استفاده می‌کنند؟

محجوبه نوروزی  {بیبی‌سی}

دختران دانشگاه کابل

 استفاده از شبکه‌های اجتماعی در میان ن در افغانستان در حال گسترش است/ عکس تزیینی است

سال‌های اخیر بدون شک فصل بیداری مجدد ن و عصر طلایی حضور پر رنگ ن در کارزار گفتمان خلاق ی و فلسفی از راه شبکه‌های اجتماعی در افغانستان بوده است.

شبکه‌های اجتماعی به فمینیسم، برابری جنسیتی و توانمندسازی ن در سراسر جهان جان بخشیده و این پدیده در افغانستان هم گسترش فوق العاده‌ای داشته است.

فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و سایر شبکه‌ها، بیداری اجتماعی را در میان ن افغانستان که دسترسی به اینترنت دارند، به وجود آورده و آنها را از حقوق و آزادی‌های فردی، اقتصادی و اجتماعی خود آگاه کرده است.

شبکه‌های اجتماعی به ن افغانستان این فرصت را داده تا صدای خود را به گوش مخاطبان خود در گوشه و کنار جهان برسانند. آنها از شبکه‌های اجتماعی به خوبی استفاده می‌کنند و با تغییر دنیای دیجیتال دنیای ن افغان هم در حال تغییر است.

به رغم تاکیدات چند جانبه برای حفظ موقعیت آزادی‌های اساسی ن در جریان گفتگوهای صلح و رسیدن به هر توافقی با طالبان، ن از خطر احتمالی کاهش سطح مشارکت‌شان در عرصه ی و اجتماعی افغانستان نگرانند و اخیرا هشتگی را بنام #خط_سرخ_من، برای حفظ آزادی‌ها و حقوق‌ ابتدایی خود راه‌اندازی کرده‌اند.

فرحناز فروتن

 فرحناز فروتن، هشتگی را به نام #خط_سرخ_من در کابل راه اندازی کرد

این هشتگ را فرحناز فروتن، خبرنگار افغان برای ن در کابل راه‌اندازی کرده ‌است.

فرحناز فروتن می‌گوید: "هدف من از راه‌اندازی این دادخواهی این است که این بار زیر نام صلح، حقوق ن قربانی نشوند."

در آغاز مذاکرات صلح با طالبان، ن افغانستان هشتگ دیگری را با عنوان "ن افغانستان به عقب برنمی‌گردند" برای حفظ حقوق و دست‌آوردهای خود به راه انداختند.

"من اعتراض دارم"، " نامم- کجاست" و "نه! به آزار و اذیت ن" هشتگ‌های دیگری ‌است که ن افغانستان در اعتراض به تبعیض جنسیتی، آزار و اذیت خیابانی، دادخواهی و تامین حقوق ابتدایی‌شان ایجاد کرده‌اند.

در کشور سنت‌گرا و دارای مناسبات مردسالارانه‌ای مانند افغانستان بدون شک یکی از راه‌های دادخواهی و حق طلبی همین شبکه‌های اجتماعی است و ن نیز از این فرصت به خوبی استفاده می‌کنند.

استفاده از نام، حق شخصی هر فرد است اما در افغانستان افراد از ذکر نام ن خانواده شرم دارند. برخی از فعالان حقوق زن مثل لاله عثمانی از هرات برای رسیدن به این حق ابتدایی، دست به دامن شبکه‌های اجتماعی شدند و هشتگ نامم_کجاست را راه‌اندازی کردند.

تهمینه آرین، نویسنده کتاب "چادری هویت من نیست" می‌گوید که از کابل با ن هرات همکاری کرد تا دامنه‌ این کمپین را گسترش دهد. او می‌گوید هدف اصلی آنها فقط ایجاد سوال و ذهنیت سازی بود، ولی این هشتگ بسیار زود توجه همه را جلب کرد.

آوید دهیار از فعالان حقوق ن در لندن با استقبال از هشتگ نامم_کجاست می‌گوید: "این یک روند فوق‌العاده عالی بود، من خودم در یکی از تلویزیون‌های ملی در افغانستان دیدم که از مردان می‌پرسیدند، حالا که از این کارزار حمایت می‌کنید آیا می‌توانید اسامی مادران و خواهرتان را ذکر کنید، و بسیاری از این مردان این تابو را شکستند و نام ن خانواده خود را ذکر کردند."

 ##نه_به_آزار_و_اذیت_ن

نسرین رسا، فعال حقوق زن در افغانستان هم کارزار یا هشتگ "نه به آزار و اذیت ن" را در شبکه‌های اجتماعی راه اندازی کرد. او می‌گوید هر کارزاری که راه‌اندازی می‌شود، تاثیرات خودش را دارد. نه تنها ن بلکه مردان هم به گفته نسرین از این هشتگ در رسانه‌های اجتماعی استقبال کردند.

او می‌ گوید: "ن امروز افغانستان ن ده یا سی سال پیش نیستند که به حاشیه رانده شوند، در خانه بنشینند و بپذیرند که حق‌شان به آنها داده خواهد شد. اکنون همه پی برده‌اند که حق داده نمی‌شود، حق را باید گرفت."

برخی از پژوهش‌ها نشان می‌دهند که ن بیشتر از مردان در جهان از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند. بسیاری از ن افغان هم روایت‌هایشان را در رسانه‌های اجتماعی همگانی می‌کنند، بحث‌هایی را مطرح می‌کنند که تنها راه بیان آنها از طریق رسانه‌های اجتماعی میسر است.

شبکه‌های اجتماعی بستر مناسبی ‌است برای ن تا واقعیت‌های خود را به اشتراک بگذارند، دیدگاه‌ها را شکل بدهند و توجه را به موضوعاتی جلب کنند که برای سایر کاربران هم مهم است.

 رویاپردازان افغانستان

یکی از تازه ترین حرکت‌ها را رویا صابرزاده دختر جوان ۲۱ ساله در مزار شرف انجام داده ‌است.

او شبکه رویاپردازان افغانستان را در شبکه‌های اجتماعی ایجاد کرده‌ است. رویا می‌گوید: "هدفم از راه اندازی این حرکت کمک به دختران زیر ۱۸ سال است تا درباره سلامت روانی آگاهی حاصل کنند، تا به فکر رویا پردازی شوند و برای خود در زندگی هدف تعیین کنند."

رویا به این باور است که با یک آگاهی و تبلیغ می‌شود جهان را تغییر داد. اما رسانه‌های اجتماعی هنوز در افغانستان فراگیر نیست، فقط افراد تحصیل کرده و تا حدودی مرفه جامعه که اکثریت آنها هم مردان هستند به اینترنت دسترسی دارند و می‌توانند از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنند.

ن افغانستان هم اکنون با این رویاپردازی که دیگر به عقب بر نخواهند گشت و کسی نمی‌تواند از خط قرمزهای آنها عبور کند، این کارزارها را در شبکه‌های اجتماعی راه‌اندازی کرده‌اند.

 موضوع مرتبط  :  {صد زن}


نخستین کافه ویژه ن در غزنی؛ گوشه آرام در

ولایتی ناامن

محمد پاکنیا بی‌بی‌سی - غزنی

  • 13 اکتبر 2019 - 21 مهر 1398

افغانستان

 ن در افغانستان با محدویت‌های مختلفی رو به رو هستند

در ولایت غزنی در جنوب افغانستان برای نخستین بار کافه‌ای ویژه ن ساخته شده است.

معصومه رویش که خود دانشجو است این کافه را با حمایت شوهرش ایجاد کرده است. او می‌گوید ن نیز مانند مردان نیاز به تفریح و سرگرمی دارند.

در جامعه سنتی و ناامن ولایت غزنی که ن با محدودیت‌های دست و پاگیر اجتماعی و سنتی مواجه هستند، اقدام خانم رویش از سوی فعالان مدنی "شجاعت‌مندانه و الهام بخش" توصیف است.

در بسیاری از مناطق ولایت غزنی طالبان حضوری فعال دارند و شرایط ن در این ولایت به گونه‌ای است که هنوز در شماری از روستاهای دور دست دختران اجازه تحصیل را ندارند.

خانم رویش می‌گوید که با ایجاد چنین فضایی در صدد است تا ن شهر غزنی بتوانند به راحتی، به‌ دور از آزارهای خیابانی در محیط‌های مردانه، یک محیط مصون را تجربه کنند، خوش باشند و گاهی مراسم شادی شان را تجلیل کنند.

افغانستان

 خانم رویش معتقد است که پیش بردن چنین کاری در جامعه سنتی و مرد سالار ولایت غزنی مشکل است

خانم رویش معتقد است که پیش بردن چنین کاری در جامعه سنتی و مرد سالار ولایت غزنی مشکل است ولی او می‌خواهد که برای مقابله با این پدیده فرهنگ‌سازی کند.

برخلاف انتظار، این کافه با استقبال گرم مردم غزنی، به خصوص ن شهر همراه بوده است. معصومه رویش می‌گوید با اینکه تنها دو ماه از ایجاد آن می‌گذرد، شمار مشتریانش روز به روز در حال افزایش است. فعلا روزانه دست‌کم ۲۰۰ مشتری دارد.

او توضیح می‌دهد که پس از ایجاد این کافه، بانوان جوان شهر غزنی ترجیح می‌دهند مراسم‌های همانند جشن تولد، تجلیل از مناسبت‌های مختلف و حتی جشن نامزدی شان را در این کافه برگزار کنند.

کار خانم رویش با استقبال فعالان حقوق زن در شهر غزنی روبرو شده است.

افغانستان

 مشتریان این کافه از اقشار مختلف ن شهر هستند

شکریه ولی، رئیس امور ن غزنی می‌گوید انجام چنین فعالیت‌ها توسط ن، ضمن این که نوعی فعالیت اقتصادی است، زمینه حضور ن را در عرصه‌های اجتماعی نیز فراهم می‌سازد.

مشتریان این کافه از اقشار مختلف ن شهر هستند. ن شاغل و غیرشاغل و دختران جوان که اغلب شان دانشجویان هستند و معمولا همه‌روزه به این کافه سر می‌زنند.

دکتر زهرا، کارمند یکی از مراکز بهداشت در غزنی می‌گوید که با پایان کار معمولا روزانه ساعتی را در این کافه می‌گذراند.

افغانستان

 شکریه ولی، رئیس امور ن غزنی می‌گوید انجام چنین فعالیت‌های توسط ن، زمینه حضور ن را در عرصه‌های اجتماعی نیز فراهم می‌سازد

او می‌افزاید که در غزنی، ن اگر چه در بیشتر مکان‌های عمومی احساس امن نمی‌کنند اما این کافه محیط راحت‌تری برای او دارد.

خانم رویش معتقد است که با ایجاد این کافه برای شماری از هم نسلانش زمینه کار فراهم کرده است. آشپز و گارسون‌های این کافه همه ن هستند. شمار آنان دانش آموز و شماری نیز خانم خانه. خانم رویش درصدد توسعه آن است تا برای ن بیوه زمینه کار فراهم شود.

در این کافه در کنار چای و قهوه، غذای‌های محلی نیز برای مشتریان عرضه می‌شود.

افغانستان

 در این کافه در کنار چای و قهوه، غذای‌های محلی نیز برای مشتریان عرضه می‌شود

درسال‌های اخیر در ولایت غزنی چندین زن به گونه مستقل فعالیت‌های اقتصادی را آغاز کرده‌اند. ایجاد کارخانه رب سازی و آغاز به کار یک کارگاه تولید لباس در شهر غزنی از کارنامه‌های اقتصادی ن در ولایت غزنی است.

فعالان حقوق زن انتظار دارند که با بهبود وضعیت امنیتی در این ولایت نقش ن در تجارت و اقتصاد نیز بیشتر شود.

غزنی از ولایت‌های ناامن افغانستان که طالبان در شماری از ولسوالی‌های اطراف شهر حضور فعال دارند. حدود یک سال قبل طالبان با حمله گسترده به این شهر دست زدند و توانستند تا به بخش‌های از شهر رخنه کنند.


روز جهانی محوخشونت علیه ن درکابل تجلیل گردید

 

اشرف غنی: فرهنگ ما در قبال ن باید تغییر کند

 

  • 25 نوامبر 2019 - 04 آذر 1398

 

غنی

  مراسم امروز به مناسبت "روز جهانی محو خشونت علیه ن" در کابل برگزار شده بود

محمد اشرف غنی، رئیس‌جمهوری افغانستان در مراسم افتتاح "کمپین شانزده روزه محو خشونت علیه ن" در کابل گفت "فرهنگ عمومی و ملی" در قبال ن در این کشور باید تغییر کند.

این مراسم امروز به مناسبت "روز جهانی محو خشونت علیه ن" برگزار شده بود.

آقای غنی گفت:"خشونت مقابل زن نه افتخار دارد و نه موجب حیثیت می شود و نه نماینده مردانگی است."

او اضافه کرد: ن افغان از خود نمایندگی می‌کنند و به زودی اولین قاضی دادگاه عالی تعیین خواهد شد.

رئیس‌جمهوری افغانستان همچنین گفت که "ابعاد فرهنگ حکومت‌داری باید تحلیل شود" و راه های واضح برای رفع "زن ستیزی" پیشنهاد شود.

ارگ

آقای غنی اضافه کرد که فضای همکاری با نی که پست‌های دولتی را در حکومت قبول می‌کنند، باید تغییر کند.

در ماه‌های اخیرا گزارش‌هایی از آزار جنسی ن در نهادهای مهم پایتخت پخش شده که عاملان آن افراد عالی‌رتبه قملداد شده‌اند.

چند ماه پیش، سرور دانش معاون دوم ریاست جمهوری افغانستان، از دادستانی کل این کشور خواست گزارش‌های مربوط به اتهام جنسی به ن در نهادهای دولتی را با جدیت دنبال کند.

آقای دانش گفته بود صورت اثبات چنین اتهاماتی، دادستانی باید "بدون کمترین تردید و با شجاعت تمام" عاملان آن را افشا کند و سنگین‌ترین حد مجازات را برای آنان در نظر بگیرد. تا "این لکه‌های ننگ از دامن پاک حکومت زدوده شود."

افغانستان یکی از بدترین کشورهای جهان برای ن خوانده شده است.

کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در تازه‌ترین گزارش خود گفته که ن و دختران زیادی در افغانستان هر‌ساله قربانی خشونت جنسی می‌شوند و این نوع خشونت "‌از مشکلات جدی ن در افغانستان است."{بی بی سی }

موضوعات مرتبط---> https://swn.af/article.aspx?a=51487


شبکه العالمجمعه 24 آبان 1398

 

کنار گذاشتن یک چهره پشت‌پرده برجام از وزارت خارجه

 

آمریکا خبرساز شد

کنار گذاشتن یک چهره پشت‌پرده برجام از وزارت خارجه آمریکا خبرساز شد

 پنج‌شنبه 23 آبان 1398 - 22:32

گزارش یک نهاد نظارتی در آمریکا ادعا کرده یکی از دلایل اخراج یک مقام سابق وزارت خارجه آمریکا ایرانی‌تبار بودن او بوده است.

العالم - آمریکا

منابع خبری به پایگاه دیلی‌ بیست» گفته‌اند یک نهاد نظارتی در آمریکا در گزارشی که قرار است منتشر شود مقام‌های دولت دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا را به کینه‌توزی علیه یکی از کارکنان وزارت خارجه این کشور به دلیل تبار ایرانی او متهم کرده است.

گزارش دفتر بازرسی کل وزارت خارجه آمریکا قرار است روز پنجشنبه منتشر شود. در این گزارش تصریح شده یکی از دلایل اخراج سحر نوروززاده» از وزارت خارجه آمریکا ایرانی‌تبار بودن او بوده و او هدف کینه‌توزی مقام‌های وزارت خارجه آمریکا از جمله برایان هوک»، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران قرار گرفته است.

این ادعا به استناد مجموعه‌ای از ایمیل‌هایی مطرح شده که نشان می‌دهند برخی از کارکنان دفتر برنامه‌ریزی برایان هوک قبل از اخراج نوروززاده درباره تبار ایرانی او صحبت کرده‌اند.

در برخی از آن مکاتبات، از نوروززاده که در دولت سابق آمریکا عضو تیم تگذاری وزیر خارجه آمریکا شده بود به عنوان حلقه وفاداران باراک اوباما نام برده است.

نوروززاده بعد از خداحافظی آلن‌ ایر» از سخنگویی فارسی‌زبان وزارت خارجه آمریکا به عنوان جانشین او تعیین شده بود. از او به عنوان یکی از چهره‌های پشت‌پرده مذاکرات هسته‌ای یاد شده و گفته می‌شود او در در جریان مذاکرات هسته‌ای برای تهیه نسخه فارسی برجام کمک کرده است.

دیلی‌بیست قبلاً گزارش داده بود ممکن است دفتر بازرسی کل وزارت خارجه آمریکا پیشنهاد در نظر گرفتن تنبیه انضباطی برای برایان هوک را بابت اخراج کارکنان وزارت خارجه آمریکا با اغراض ی را مطرح کند.

با این حال، دیلی‌بیست در این گزارش اشاره‌ای به اینکه در گزارش نهایی دفتر بازرسی کل این توصیه کماکان مطرح شده یا از آن حذف شده نکرده است. (فارس)


منیژه: تا که اولاد غنی‌ره مثل اولادایم پارچه‌پارچه

نبینم، دلم یخ نمی‌کنه…»

Home » فیچر » منیژه: تا که اولاد غنی‌ره مثل اولادایم پارچه‌پارچه نبینم،   دلم یخ نمی‌کنه…»

منیژه: تا که اولاد غنی‌ره مثل اولادایم پارچه‌پارچه نبینم، دلم یخ نمی‌کنه…»

مرکز خبرنگاری تحقیقی پَیک کابل – ۲۳ عقرب ۱۳۹۸
گزارش‌گر:  سهیلا بهار

منیژه آرام ندارد. نه آب و نان می‌خورد و نه اشک چشمانش تاهنوز خشکیده‌است. او مادر سه کودک پنج تا دوازده ساله‌ای است که روز گذشته دو فرزند مکتبی‌اش را در روی‌داد انفجار ناحیه پانزدهم شهر کابل، از دست داده‌است.

منیژه‌ی ۲۸ ساله درحالی‌که با اشک و ناله‌ی جان‌سوز مادرانه‌اش، لحظه‌به‌لحظه نام هردو فرزند جان‌باخته‌اش را فریاد می‌زد و گاهی از فرط گریه و ناله ازهوش می‌رفت، در گفت‌وگوی کوتاهی با خبرنگار پَیک گفت:

از خدا می‌خوایم که روزی جسدهای پارچه‌پارچه‌ی اولاد اشرف‌غنی‌ره د تلویزیون ببینم …»

چنان‌که به‌گفته‌ی شفیق‌الله ۲۳ ساله مامای این کودکان، محمد اشرف غنی رییس جمهوری افغانستان با رهایی سه تن از هراس‌افگنان و آدم‌کُشان حرفوی، مسوول این ماتم شهروندان است.

اما دفتر مقام ریاست جمهوری پس‌از ساعاتی در صفحه‌ی تویترش ضمن نکوهش این روی‌داد نوشت:

عزم محکم این ملت برای رسیدن به‌صلح، سعادت و پیش‌رفت با چنین اقدامات ناجوان‌مردانه‌ی دشمن، مختل نخواهد شد.»

حدیث هفت ساله و خواهرش دنیا ۱۲ساله دانش‌آموزان یک مکتب خصوصی، صبح دیروز هنگامی‌که از خانه روانه‌ی مکتب بودند، در یک روی‌داد انفجار موتربم جان‌های شان را از دست دادند.

به‌گفته‌ی نزدیکان این خانواده، عبدالصبور صمدی ۳۷ ساله پدر این کودکان‌هم در میان زخمی‌های این روی‌داد، در وضعیت وخیمی درشفاخانه‌ی ایمرجنسی شهرنو کابل به‌سر می‌برد.

نه‌تنها خانواده‌ی صمدی، بل‌که چندین خانواده‌ی دیگر نیز دراین روی‌داد متضرر شده و عزیزان شان کشته و زخمی شده‌اند.

مصطفای شش ساله همسایه و هم‌صنفی حدیث هم دراین روی‌داد جان باخته‌است.

حبیب‌الله ۷۰ ساله پدرکلان مصطفا می‌گوید: اگرنی هرروز خودم به مکتب می‌بردمش، درهمین روز خودش نخواست که همرایش بروم و خوش‌حالی کرده گفت که همرای هم‌صنفان‌اش می‌رود.»

به‌گفته‌ی حبیب‌الله، تنها پنج دقیقه ازاین گفت‌وگوی‌شان نگذشته بود که صدای انفجار شد و مصطفا با هردو هم‌صنفان‌اش کشته شدند.

مقام‌های امنیتی، گزارش داده‌اند که دراین روی‌داد ۱۲ تن مشمول سه کودک مکتبی و ۲۰ تن دیگر مشمول چهار شهروند خارجی زخمی شده‌اند.

نصرت رحیمی سخن‌گوی وزارت امور داخله در رخ‌نامه‌ی فیس‌بوک‌اش نوشت:

حوالی ساعت ۷:۲۵ صبح یک موتر بم‌گذاری شده‌ی تونس در ساحه‌ی سرک قسیم مربوط حوزه پانزدهم شهر کابل، بالای یک واسطه‌ی لندکروزر حامل کارمندان خارجی یک کمپنی امنیتی به‌نام (GARDAWORLD) منفجر     گردید.»

هرچند مسوولیت این روی‌داد را تاهنوز شخص یا گروهی نه‌پذیرفته؛ اما بیش‌تر کاربران شبکه‌های اجتماعی و منتقدان حکومت، گفته‌اند که این کار گروه طالبان است و این حمله نیز در پاسخ به حسن نیت رییس جمهوری افغانستان مبنی بر رهایی سه عضو شبکه‌ی حقانی صورت گرفته‌است.

چنین روی‌دادهای خونین هراس‌افگنی در افغانستان، بیش‌تراز هر عامل دیگری سبب کشته و زخمی شدنِ هزاران شهروند ملکی در پایتخت و بسیاری از مناطق کشور شده‌است.

پیش ازاین، نهادهای مدافع حقوق‌بشر و سازمان ملل متحد نیز با نشر اعلامیه‌هایی از افزایش کشتار افراد ملکی در نتیجه‌ی چنین روی‌دادهای هراس‌افگنی، درگیری‌های مسلحانه میان طرف‌های درگیرجنگ و عملیات‌های زمینی و هوایی نیروهای دولتی، اظهار نگرانی کرده‌اند.

آماری‌که در تازه‌ترین گزارش دفتر معاونت سازمان ملل متحد در کابل منتشر شده، حاکی از کشته شدنِ بیش‌از ۲۵۰۰ فرد ملکی و زخمی شدنِ کم‌تراز شش‌هزار نفر دیگر در سال روان میلادی‌است که بیش‌تراز ۴۰ درصد این قربانیان، ن و کودکان بوده‌اند. مطلب مرتبط: https://keshwarnews.com 


شبکه العالمشنبه آبان 1398

همسر البغدادی اطلاعات زیادی درباره داعش فاش کرد

همسر البغدادی اطلاعات زیادی درباره داعش فاش کرد

 پنج‌شنبه 16 آبان 1398 - :06

یک مقام ترکیه‌ای پنجشنبه گفته همسر سرکرده داعش بعد از بازداشت اطلاعات زیادی درباره این گروه تروریستی فاش کرده است.

العالم عراق

یک مقام ترکیه‌ای پنجشنبه گفته یکی از همسران دستگیرشده ابوبکر البغدادی»، سرکرده معدوم داعش اطلاعات زیادی» درباره این گروه تروریستی فاش کرده است.

این مقام ترکیه‌ای در گفت‌وگو با خبرگزاری فرانسه گفت همسر البغدادی خودش را رانیا محمود» معرفی کرده نام واقعی او اسماء فوزی محمد القبیسی» است.

گفته می‌شود او همسر اول ابوبکر البغدادی است. آمریکا هفته پیش مدعی شد البغدادی را در جریان یک حمله در سوریه کشته است. سرکرده داعش چهار همسر داشت.

رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه روز چهارشنبه مدعی شد که کشورش همسر ابوبکر البغدادی» را دستگیر کرده است. وی در خصوص وضعیت همسر البغدادی تصریح کرد: البغدادی خود را درون تونلی نابود کرد و آمریکا در حال سر و صدا کردن (درباره این قضیه) است. من برای اولین بار توضیح می‌دهم که ما همسر البغدادی را دستگیر کردیم و (در این خصوص) سر و صدا برپا نمی‌کنیم».

وی در این خصوص توضیح داد: آمریکا می‌گوید البغدادی خود را در تونلی کشته است. آنها در این خصوص شروع به سروصدا کردن (جنجال به راه انداختن) کرده‌اند اما من اینجا برای اولین بار اعلام می‌کنم: ما همسرش را دستگیر کردیم و مثل آنها جنجال به راه ننداخته‌ایم. ما همچنین خواهر و شوهر خواهرش را در سوریه بازداشت کردیم».

مقام ترکیه به خبرگزاری فرانسه گفت: ما هویت واقعی همسر او را فوراً کشف کردیم و بعد از آن او داوطلب شد که اطلاعات زیادی درباره بغدادی و کارهای داخلی داعش ارائه دهد.

وی اضافه کرد: توانستیم چیزهای زیادی را تأیید کنیم که تا به حال از آنها خبر داشتیم. اطلاعات جدیدی هم به دست آوردیم که به دستگیری‌هایی در جاهای دیگر منجر شد.»

آمریکا هفته قبل مدعی شده بود نیروهای این کشور طی عملیاتی در استان ادلب سوریه، ابوبکر بغدادی را به همراه جانشین او کشته‌اند. مؤسسه‌ رسانه‌ایفرقان» وابسته به داعش نیز در پیامی صوتی کشته شدن البغدادی را تایید کرد.(فارس)

 

 

جزئیات و ناگفته‌هایی جالب از آخرین روزهای زندگی ابوبکر البغدادی» از زبان دختر ایزدی

جزئیات و ناگفته‌هایی جالب از آخرین روزهای زندگی ابوبکر البغدادی» از زبان دختر ایزدی

اردوغان دستگیری همسر البغدادی» را تأیید کرد

اردوغان دستگیری همسر البغدادی» را تأیید کرد

ترکیه از دستگیری خواهر البغدادی، خبر داد + عکس

ترکیه از دستگیری خواهر البغدادی، خبر داد + عکس


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها